امروز با هر جون کندنی بود آشپزخونه رو تمیز کردم سیفون ظرفشویی رو عوض کردم و دستگیره کابینتهارو سفت کردم بعضیا لولاشون خراب شده بود تنظیم میخواست، لامپ و آویزش هم کلی روغن گرفته بود خلاصه آشپزخونه کلی نو و تمیز شد کاش میشد چیزهای به درد نخور ذهنم اینطور بریزی بیرون و اعضای اسقاطی رو تعمیر کنی و یه بدن و ذهن نو و تمیز داشته باشی

بعضی خاطرات بعضی حرفا و حتی بعضی رفتارها و هنجارهای اجتماعی روح آدمو تا ابد آزار میده

مدام قلبم درد می‌کنه و بهش بی توجه هستم مدام کمر درد و کیست کمرم امانمو بریده خونریزی هم که برام عادی شده آزمایشمو تکرار نکردم قرصامو هم نخوردم و برای همه اینها یه پاسخ تو ذهنم دارم من دیگه خسته شدم


الان که رفتم تلگرامتو بهت شب بخیر بگم دیدم لست سینت نشون میده یک هفته است چک نشده، اینطوری وانمود میکردی با این شماره کار اقتصادی میکنی حالا از وقتی لست سینتو بستی هفته به هفته چک نمیکنیش دیدی دوباره دستت رو شد دیدی فقط بخاطر من میومدی از اون اولم میدونستم، فقط نمیدونم تو دلت تنگ میشه برام چیکار می‌کنی منم همون کارو بکنم


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها